اندر حکایت شازده رضا یغلوی

نقل است شازده رضا یغلوی بزرگ خاندان یغلویان با جمعی از نوچه های فسیل خود نشسته بودی و لاف زیادی از رشادت هایش میزد که به ناگاه تلنگش در رفت، شازده که دید آن نیم آبرو هم بر خطر است از جای برخاست و و گفت: این تلنگ همایونی است هر آنکه بیشتر از بوی آن استنشاق کند جایگاهی بس بالاتر از جهت نوکری ما نصیبش میشود.

نقل است مریدان و نوچه ها چنان به سمت مقعد شازده و هاله تلنگ همایونی اش شیرجه رفتند که جمعی از ایشان هنوز مفقود الاثر هستند هر چند شازده یغلوی تاکید میکند که جایشان گرم و نرم است.

عیدی رسانه میلی به فقرا

امروز یک فیلم تلویزیونی دیدم که قهرمان فیلم میخواست از زندگی دستفروش های چهارراه ها فیلمبرداری کنه، نکته جالبش اینجا بود که با کمال افتخار این قشر رو "گداهای قزمیت" صدا می کردن و میخندیدن.

واقعا این صدا و سیما افتخاری است برای همه بی شرفان عالم.

ایران بهشت شیطان

خیلی سخته تو مملکتی زندگی کنی که ادعای قداست و بر حق بودن دارد اما در واقع بهشتی است برای خلافکاران و کلاهبرداران و مکانی امن برای انجام تمام کارهای زشت و غیر اخلاقی و شیطانی؛ که این مامن شیطان توسط حکومتی بنا شده است که در توهم مدینه فاضله کشور را مملو از فضله هایی کرده که برای دزدی و ارضای آز و طمع خود از جان و مال و ناموس دیگران هم نمیگذرند و مخالفان و ناراضیان را با طناب دار الهی خویش سر به نیست می کنند.

سربازان گمنام امام زمانی موهوم وظیفه حفظ امنیت سرداران مرگ و حفظ کیان کاخهای درباریان شیطان را بر عهده دارند .

سپاهی که انسانیت و ایمان را در جبهه های جنگ 8 ساله جا گذاشت و اکنون هیولایی هفت سر شده که سپاهیان شیطان را در خصوصی ترین امور شهروندان به جاسوسی میگمارد تا خوراک شکنجه و تجاوز و کشتار بازجویان ابلیس در دخمه های سیاه سپاه جور شود.

نمایندگانی که نه نماینده مردم که نماینده کلاهبرداری و ریا و ربا هستند و خود کارگزار شیطان روی زمین، قضاتی که واژه ای جز اعدام و تحقیر نمی شناسند و عدالت را در همان روز سوگند برای حفظ امنیت شیطان به جوخه های مرگ سپرده اند.

و شیطانک هایی که بر روح و جان مردم سرزمینم سایه افکنده اند و از مغز جوانان پاک سرزمین تغذیه میشوند.

و چنین است که جامعه به تعادلی شیطانی رسیده است به پایداری ظلم و تاریکی دوزخ.

تمام امید ما نور درخشان سبزی است که از دلهای پاک مردم سرزمینم منتشر می شود تا امیدی باشد برای رهایی از زنجیرهای شیطان، برای جدایی از دروغ و تنفر پراکنده شده توسط نظام شیطان و نسیمی است که گرد مرگ و یاس پاشیده شده ضحاک و ضحاکیان را با خود جارو میکند تا بار دیگر دلهای مردم به هم نزدیک شود و عشق و مهربانی جای تنفر و نا امیدی را بگیرد.

و این نور سبز پاک است که سرانجام پیروز است...

ولایت چیست؟

ولایت برتری فرد یا گروهی بر همه مردم است

ولایت تعطیل کردن عقل خود به عنوان خدای درون و پذیرفتن و تقلید بی چون و چرای دستورات کس دیگری است هر چند آن دستورات غیر اخلاقی، غیر شرعی و غیر انسانی باشند.

در واقع ولایتمدار مانند نوزادی است که اراده ای از خود ندارد و قادر به تشخیص خوب از بد و زشت از زیبا نیست و همیشه محتاج ولی خود است.

ولایتمدار معبود زمینی اش را می پرستد و همچون انگل در سایه ملوکانه ولی اش زندگی میکند و چون عنتری برای لوطی خویش خوش رقصی میکند و دشمنان ولی را برایش می کشد.

رابطه ولی و ولایتمدار رابطه علت و معلول خاصی است که هر دو هم علتند هم معلول. علت جهالتند و معلول جهالت. 

حکومتی که ولی برای خود متصور است حکومت سلطنتی است چون ولی خود را چوپانی میداند که گوسفندان نفهم و بی زبان خود را باید راهبری کند هر چند آن راه بیراه و پرتگاه باشد.

بیایید این جهالت تاریخی و ننگ اجتماعی را به پشتوانه عقل جمعی دموکراسی به زباله دان تاریخ بیاندازیم چه ولایت فقیه باشد چه ولایت اسپرم.

سرخی تو از من - زردی من از تو

صفحه های تقویم 89 ورق خورد تا رسیدیم به آخرین 3 شنبه سال و زمان سوزاندن بدیها و پلشتی ها و نیرو گرفتن از پاکی و قداست اهورامزدا برای رسیدن به سعادت و نیک روزی.

بسوزان ریشه های دورغ و دو رویی را،

بسوزان اندیشه های ناپاک مردمان را که هموطنانش را در بند و زنجیر می خواهد،

بسوزان ضحاک ماردوش را که به خون جوانان مان تشنه است،

بسوزان نخوت و خفقان را ، بسوزان کینه و تنفر مردمان را نسبت به هم ، تا دلهای مردم ایران از تسخیر اهریمن به در آید و بار دیگر عشق و همدردی در قلب ها شکوفه دهد، تا ایران و ایرانی در کنار یکدیگر با احترام و عزت زندگی کنند و دیگر هیچ فردی خواهان ایران نابود و ایرانی ذلیل و اسیر و مرده نباشد.

ای آتش پاک، بار دیگر گرمای عشق را در دلهایمان شعله ور کن که در این زمستان سیاه دلهایمان نور و گرمای تو را می طلبد.

چهارشنبه سوری مبارک.